یکی از مهمترین روشهای جذب مشتری، داشتن تنوع بیشتر در محصولات است. اما افزایش تنوع همیشه هزینه زیادی به مجموعه تحمیل می کند. چراکه در هر صنعتی مشغول به کار باشید، برای تولید محصول جدید نیاز به مقداری هزینه اولیه و مدت زمانی برای طراحی آن خواهید داشت. برای کاهش این هزینه ها و میزان نفرساعت مورد نیاز برای طراحی و اجرای طرح های جدید، باید یک استراتژی مناسب بیابیم که ضمن کاهش این هزینه ها تنوع و مشارکت دیگران را افزایش دهد. استراتژیهای مختلفی برای اینکار وجود دارد که یکی از موثرترین آنها استفاده از استراتژی پلتفرم است.
در واقع استراتژی پلتفرم دارای دو نسل است که بسته به صنعت و حرفه شما می توان از آنها استفاده کرد.
نسل اول استراتژی پلتفرم
در نسل اول این استراتژی اصول و مبانی اولیه یک طرح ثابت باقی می ماند و تنها با تغییر ظاهر و موارد جزئی دیگر آن، محصولات جدیدی را به بازار ارائه می کنید و به این ترتیب تنوع محصولات و در نتیجه رضایت مشتریان و حجم فروش را بالا می برید.
فرض کنیم شما یک مزون دارید. می توانید گزینه هایی را در خصوص انتخاب رنگ لباس، جنس پارچه، جزئیات مدل (مثلا اینکه کلاه یا کمربند داشته باشد یا نه ، یا اینکه چه طرحی روی لباس دوخته شود، یا مدل جیب های آن چگونه باشد و …) در اختیار مشتریان خود قرار دهید.
اینکار در صنایع مختلف و در ابعاد متفاوت مورد استفاده قرار می گیرد. مثلا در صنعت خودروسازی انواع پراید دارای طرح اصلی یکسان هستند اما ظاهر آنها قدری با هم متفاوت است. نمونه دیگر آن پژو 405، پژو پارس و سمند است که سیستم های اصلی آنها تقریبا مشابه هستند اما ظاهرشان متفاوت.
نسل دوم استراتژی پلتفرم
در نسل دوم این استراتژی، قرار نیست شما لزوما محصولی تازه را ارائه کنید و تنوع ایجاد نمایید. این نسل کمی پیشرفته تر از نسل قبلیست که البته شاید در تمامی حرفه ها به سادگی قابل پیاده سازی نباشد و برای اجرای آن نیاز به توسعه زیرساخت های خود داشته باشیم. اما پیش از توسعه این زیر ساخت ها باید بازار هدف را ارزیابی کرده باشیم و متناسب با آن زیر ساخت را توسعه دهیم. در این مورد در مقاله توسعه زیر ساخت مقدم تر است یا توسعه بازار توضیحات کامل را داده ایم.
در استراتژی پلتفرم نسل دوم، شما بستری را آماده می کنید تا دیگران محصولات و خدمات خود را به هر نحوی در آن قرار دهند. بنابراین از توانایی دیگران استفاده می کنید و به آنها فرصت درآمدزایی می دهید. به این ترتیب علاوه بر افزایش روزافزون تعداد مخاطبانتان (درآمدتان) می توانید به روش های مختلف از این ماجرا برای خودتان نیز درآمدزایی کنید.
استراتژی پلتفرم و شرکت های ایرانی
مثال ها برای نسل دوم در دنیای امروز ما بسیار زیاد هستند. در دنیای اینترنت و از نمونه های داخلی می توان به دیجیکالا، فرادرس، دیوار، آپارات، باما، اسنپ و … اشاره کرد و این فهرست همینطور می تواند ادامه پیدا کند.
مثلا دیجیکالا سایت و اپلیکیشنی راه اندازی کرده و تمام خرده فروشها می توانند محصولات خود را در این سایت قرار دهند و به فروش برسانند. به این ترتیب مجموعه دیجیکالا علاوه بر تولید محتوا برای سایت و تکمیل سبد محصولات خود، هزینه هایش را هم کاهش می دهد. چرا که دیگر نیازی به انبار و نیروهای کار برای انبارداری و یا تهیه سفارش ها ندارد.
می دانیم که تولید محتوا در آموزش، آن هم در گستره وسیعی از موضوعات و رشته های مختلف کار بسیار دشواری است. فرادرس با برند سازی اولیه، پلتفرمی ایجاد کرد که هر شخص متخصصی، می تواند در زمینه تخصص خودش آموزشهایی را ارائه بدهد و از این طریق صاحب بخشی از سود حاصل از فروش این محصولات آموزشی در فرادرس شود. به این ترتیب فرادرس علاوه بر درآمدزایی برای مجموعه خود، اشتغالزایی به صورت پاره وقت برای مدرسان این مجموعه ایجاد نموده و همینطور مجموعه ای با کیفیت از آموزش مطالب مختلف را ایجاد کرده که برای استفاده کنندگان از این محصولات هم بسیار ارزشمند است.
در مورد دیوار چه فکر می کنید؟ اینکه آنها پلتفرمی ایجاد کرده اند تا هر شخصی بتواند به صورت رایگان هر آنچه که می خواهد را برای فروش در معرض دید عموم قرار دهد و به فروش برساند و برعکس برای خرید محصولی، وارد این اپلیکشن شود و خرید کند، برای بسیاری از مردم امکان فوق العاده ای است.
استراتژی پلتفرم و شرکت های خارجی
از بحث نمونه های داخلی استراتژی پلفرم که بگذریم، به رسانه های اجتماعی می رسیم. اینستاگرام، فیسبوک، یوتوب و سایر رسانه های اجتماعی هم پلتفرم های نسل دوم هستند. هر شخصی در هر کسب و کاری می تواند محصولات و خدمات خود را در اینستاگرام معرفی کند و مخاطبان خود را جذب نماید.
استراتژی پلتفرم قابل اجرا در بسیاری از صنایع است و تنها باید راه استفاده از آن را یافت. این استراتژی حتی در برنامه نویسی هم مورد استفاده قرار می گیرد. در ادامه قصد دارم مثالی ارائه بدهم تا قدرت این استراتژی را بهتر درک کنید.
استراتژی پلتفرم و رقابت بین اپل با نوکیا
در سال 2006 شرکت نوکیا ابر قدرت صنعت تلفن همراه بود، 110 میلیارد یورو سرمایه در گردش در بازار داشت و سالانه بیش از 500 میلیون گوشی موبایل می فروخت! در چنین شرایطی اپل تصمیم گرفت وارد این بازار شود. در آن زمان هیچکس شانسی برای موفقیت اپل قائل نبود و واقعا هم همینطور بود.
اما اپل با استفاده از استراتژی پلتفرم، برگ برنده ای رو کرد و جریان بازی عوض شد! اپل، اپ استور را معرفی کرد که به صورت متن باز ارائه می شد و به برنامه نویسان این امکان را می داد تا نرم افزار مورد نیاز خود را (که ایده آن می توانست توسط خود شخص ارائه شده و یا توسط شرکت یا شخص دیگری سفارش داده شده باشد) برنامه نویسی کنند.
به این ترتیب نرم افزار های کاربردی فراوانی در سیستم عامل اپل نوشته شد و تنوع این اپلیکشین ها بالا رفت. محصولات اپل مورد استقبال عمومی قرار گرفت و ظرف مدت چند سال نوکیا را کاملا از میدان به در کرد. البته نباید فراموش کنیم در این ماجرا قطعا کیفیت محصولات اپل، برندسازی و سایر استراتژیهای آنها هم بسیار مهم بوده اند اما حرکت انقلابی آنها در آن زمان، استفاده از استراتژی پلتفرم بود.