۲۰ تفاوت افراد موفق و انسانهای عادی (قسمت سوم)
در آخرین قسمت از سری “۲۰ تفاوت افراد موفق و انسانهای عادی” به ادامه این ویژگی ها و تفاوتها می پردازیم.
افراد موفق احساس بازنشستگی ندارند
با وجود اینکه شاید این افراد در عمل بازنشسته باشند اما هرگز احساس بازنشستگی نمی کنند. منظور ما از بازنشستگی این است که فرد برای خودش درآمد غیر فعالی ایجاد کرده و دیگر نیازی به سر کار رفتن ندارد. یعنی اگر تا پایان عمر هم کار نکند منبع درآمدی دارد تا از طریق آن بتواند زندگی خود را اداره نماید و به آزادی اقتصادی رسیده است.
افراد موفق معمولا خیلی زود می توانند این شرایط را برای خود ایجاد کنند اما در حالی که عملا بازنشسته هستند، احساس بازنشستگی نمی کنند و همچنان در حال فعالیت هستند. علت این موضوع این است که آنها به موفقیت اعتیاد پیدا کرده اند!
همانگونه که ممکن است شخصی به مواد مخدر اعتیاد پیدا کند این احتمال وجود دارد که او به موفقیت هم معتاد بشود. و باید بدانید که این موضوع از نظر مباحث نوروساینس هم بهصورت علمی قابل اثبات است. با موفقیت هورمون هایی مثل دوپامین و اکسیتوسین در مغز ترشح می شوند و به مرور زمان فرد به موفقیت اعتیاد پیدا می کند و اگر موفق نشوند، حتی شاید دچار افسردگی بشوند!
افراد موفق برای روابط ارزش زیادی قائلند
آنها میدانند که یکی از مهمترین عوامل در موفقیت روابط است و همیشه ارتباط خودشان را با دیگران حفظ می کنند. منظور روابطی است که این افراد احساس می کنند می تواند برای آنها ثروت آفرین باشد. آنها فهمیده اند که اصل ثروت یعنی ارتباط و اعتبار.
یکی از مواردی که در پست قبلی بررسی کردیم این بود که افراد موفق را نمی توانید زیاد در مهمانی ها پیدا کنید. شاید در ذهن شما این دو ویژگی در تضاد باشند. اما اینگونه نیست. افراد موفق روابط کاری و دوستانه خود را با اشخاصی که می توانند در مسیر موفقیت کمکشان کنند، در چارچوبهای خاص خودشان حفظ می کنند. آنها اتفاقا ارتباطات اجتماعی خیلی خوب و وسیعی دارند و با همه هم می توانند به خوبی ارتباط برقرار کنند و این موضوع با وقت تلف کردن بسیار متفاوت است.
افراد موفق دائما درحال بروز شدن هستند
این ویژگی تا حدودی به اشتیاق آنها برای یادگیری و آموزش هم ارتباط دارد. اما منظور ما در این بخش اطلاع از تکنولوژی های جدید است. این ویژگی به خصوص در حال حاضر که سرعت تغییرات بسیار زیاد شده، میتواند آنها را با سرعت بیشتری به اهدافشان برساند. افراد موفقی که امروز موفق می شوند (و نه افراد موفق ۵۰ سال پیش) همیشه بروز هستند.
این افراد به دنبال این هستند که اگر ابزار جدیدی بهوجود آمد جزء نفرات اولی باشند که از آن برای پیشرفت در مسیر خود استفاده می کنند. بنابراین آنها همیشه آپدیت هستند و معمولا سردمداره آن موضوع خاص در بیزنس خودشان هستند و دیگران از آنها تقلید می کنند. در واقع آنها سدشکن می شوند و آن ابزار جدید را می آورند و استفاده وسیعی از آن می کنند و موفق می شوند، بعد زمانی که دیگر دیر شده، رقبا موفقیت او را میبینند و آنها هم از این شخص موفق دنباله روی می کنند. اما هرگز به نتیجه ای که او رسیده نخواهند رسید و همیشه عقب هستند.
میدانید که اگر فردی منبعی از ثروت را پیدا کند، آن منبع را به اصطلاح عامیانه غارت می کند و نهایت استفاده را از آن می برد. در نتیجه چیزی برای دیگران باقی نمی ماند.
پس دائما بروز بودن را جزء ویژگی های افراد موفق بدانید و سعی کنید خودتان را به این مساله نزدیک کنید.
معمولا ترسی از دادن اطلاعات به دیگران ندارند
افراد موفق معمولا و نه همیشه ترسی از صحبت کردن برای دیگران و در اختیار قرار دادن اطلاعات خود ندارند. البته بعضی از افراد موفق هم هستند که می ترسند رمز و راز موفقیت خودشان را برای دیگران بازگو کنند.
اما افراد موفق واقعی به دلیل این که بسیار خلاق و باهوش هستند، ترسی از دادن اطلاعاتی که تا به حال داشته اند ندارند. چون در طول زندگی آنها آنقدر روش های جدید و خلاقانه به کار می برند و راکد نمی مانند، احساس نمی کنند که کسی ممکن است بیاید و رقیب آنها شود.
حال به نظر شما علت قرار دادن اطلاعات در اختیار دیگران و بازگو کردن آنها چیست؟
علت این است که با بازگو کردن آنچه اتفاق افتاده، آنها دوباره دچار آن حس خوبی می شوند که در زمان موفقیت داشتند. این هم دوباره همان مساله فیزیولوژی مغز است. زمانی که افراد موفق از موفقیت و روشهای خودشان صحبت می کنند، گویی یک بار دیگر آن اتفاقات تکرار می شود و دوباره آن هورمونها در مغزشان بهوجود می آیند و همان احساس خوب مجددا شکل می گیرد.
به همین دلیل زمانی که از یک فرد موفق می خواهند از موفقیت هایش صحبت کند، او با حرارت شروع به حرف زدن می کند. شاید شما در آن لحظه فکر کنید که چفدر آن فرد آدم خوبی است که همه اطلاعاتش را در اختیار دیگران قرار می دهد. ما هم نمی خواهیم خوب بودن او را زیر سوال ببریم. اما بخشی از این اشتیاق صحبت کردن به احساسات درونی خود آن شخص مربوط می شود. او با بازگو کردن اطلاعات حال خودش را بهتر می کند و به نوعی در حال تفریح کردن است!
افراد موفق تقسیم کارها را به خوبی انجام می دهند
آنها به خوبی می توانند تیم سازی کنند و کارها را بین افراد تیم تقسیم نمایند. زمانی که افراد موفق بیزنسی را راهاندازی می کنند و مجموعه ای را جمع می کنند، افراد نابغه را بر سر کار می گذارند. شاید گاهی هم شکست بخورند و اشتباه کنند. اما آنقدر می گردند تا بهترین فرد را در موقعیت مناسب شغلی قرار دهند تا آن شخص کارش را بهصورت خودکار انجام دهد.
انسان های موفق یاد گرفته اند که قرار نیست خودشان در تمام امور دخالت کنند. آنها برون سپاری ها را خوب یاد گرفته اند و فهمیده اند که باید در خیلی از کارها شخصی را انتخاب کنند که از خودشان بهتر کار می کند. آنها موفقیت خود را دلیل بر این نمی دانند که شخص دیگری نمیتواند در کاری بهتر از خودشان باشد. بنابراین آنها به راحتی از افراد توانا استفاده می کنند.
آنها در مجموعه های خود از افرادی استفاده می کنند که از خودشان بهتر هستند و زمانی که آن فرد را پیدا کردند احساس خیلی خوشایندی خواهند داشت. اما تا زمانی که نیرویی در کارشان وجود داشته باشد که احساس کنند از خودشان ضعیف تر است، احساس موفقیت ندارند.
آنها معمولا برنامه ریزی روزانه دارند
آنها معمولا (و نه همیشه) میدانند که قرار است فردا به ترتیب چه کارهایی را انجام دهند و لیست کارهای خود را همراه با اولویت بندی از شب قبل آماده می کنند. بنابراین هر روز که بیدار می شوند میدانند که باید چه کاری انجام دهند و سر در گم نمی شوند.
افراد موفق توانایی نه گفتن دارند
همینطور که پیشرفت بیشتری می کنند و بزرگ و بزرگتر می شوند، پیشنهادهای بیشتری هم به آنها می شود. اما بله گفتن آنها کمتر می شود.
همچنان که شما پیشرفت بیشتری می کنید و موفق تر از قبل هستید، مانند یک آهنربا می شوید و افراد بیشتری را به سمت خود جذب می کنید. زمانی که دیده می شوید، افراد برای سرمایه گذاری، مشاوره گرفتن و همکاری به سمت شما می آیند. و اگر قرار باشد به همه آنها بله بگویید زمانتان را از دست می دهید. درنتیجه دوباره روی سیکل منفی می افتید.
پس باید بدانید در صورت موفقیت قرار نیست به اندازه گذشته به پیشنهادهای مختلف پاسخ مثبت بدهید و اتفاقا باید توانایی نه گفتن به خیلی از آنها را داشته باشید تا در زمان صرفه جویی کنید.
چه بسا افراد موفقی که در زمان کوتاهی به موفقیت رسیدند، اما با بله گفتن به بیشتر پیشنهادها، زمان خود را از دست داده اند و مجددا به جایگاه اولیه شان باز گشته اند.
موفقها برای لذت و تفریح و سلامتی وقت می گذارند
باز هم نه همیشه اما معمولا اینگونه است. یعنی زمان استراحت، ورزش، کنار خانواده بودنشان مشخص است و به سلامت جسمی و روحی خود و خانواده شان اهمیت زیادی می دهند.
تا جایی این زمان برایشان مهم است که بعضی از این افراد زمانی که در کنار خانواده یا در حال تفریح هستند پاسخ تماسهای کاری را نمی دهند. حتی اگر با این کار بهترین معامله و پول زیادی را از دست بدهند از آن تایم نمی گذرند. چون آنها میدانند که بخش بزرگی از سرمایه هر فرد خانواده است و اگر ضربه ای از طرف خانواده بخورند هزاران معامله اینچنینی هم نمی تواند آن را جبران کند.
مثلا اگر به اندازه کافی برای بازی و تربیت فرزند خود وقت نگذارید و تمام زمان و انرژی خود را صرف کار و جمعآوری ثروت کنید، ممکن است در چند سال آینده چندین میلیارد سرمایه بدست آورید. ولی ناگهان بچه ای را وارد جامعه می کنید که با صرف تمام آن پولها هم نمی توانید او را سر به راه کنید و به احتمال زیاد آن فرد هر سرمایه ای هم بدست آورده اید، به باد می دهد.
پس زمان گذاشتن برای خانواده بسیار ارزشمند است و نباید از آن غافل شد. چه بسا همان فرزندی که به اندازه کافی برای تربیت و آموزشش زمان گذاشتید، در آینده تمام آن معاملات وسوسه انگیزِ از دست رفته را جبران کند.
اما چون این کار در واقع یک سرمایه گذاری بلند مدت است و به چشم نمی آید، خیلی ها از آن غافل می شوند.
افراد موفق به تهدیدها به شکل فرصت نگاه می کنند
به محض این که اتفاق به ظاهر بدی می افتد و افراد دیگر بهم می ریزند، موفقها با نگرش خاص خود به دنبال فرصت هستند. آنها در رویارویی به بحران ها اینگونه فکر می کنند که یک فرصت جدید ایجاد شده و من باید آن فرصت را پیدا کنم. این موضوع در آنها بهصورت یک نگرش در آمده که البته به موضوع خلاقیت هم ارتباط پیدا می کند.
در این ۳ قسمت ما ۲۰ مورد از مهمترین ویژگی های افراد موفق را که هر کدام به تنهایی می تواند زندگی شما را زیر و رو کند بررسی کردیم. شاید بهتر باشد برای درک بهتر این مطالب آنها را چند بار دیگر بخوانید.
موفق باشید و بدرخشید…
ثبت دیدگاه
مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟به ما بپیوندید !